ساعت ٥ صبح ساعت موبايلم زنگ مى خوره بلند ميشم براى نماز دوباره مى خوابم تا ٧ كه دوباره ساعت موبايل زنگ مى خوره بايد بلند بشم مهربان رو يارى كنم براى رفتن به مدرسه هفت و نيم دوباره ميام بخوابم تا حدوداى نه ، نه و نيم كه فرشته كوچولوم بيدارم كنه و ديگه بلند بشم سر كارهاى هميشگى از صبحانه دادن وغذا درست كردن و كمى بازى با فرشته كوجولو شروع ميشه تا يه كم جمع و جور كنم ظهر شده و خان بالا مياد براى ناهار و بعدشم راهش رو ميكيره و ميره بخوابه دوباره من ميمونم و فرشته جانم تا ساعت دو كه خواهرش بياد
مى ,فرشته ,رو ,ساعت ,براى ,كه ,بلند بشم ,زنگ مى ,مى خوره ,و نيم ,و فرشته
درباره این سایت